ترک

ساخت وبلاگ

میگم آجی یه کم اون درس رو رها کن بیا بشین اینجا کنار من،

میگه ولم کن! من باید برای خواهرزاده هام غذا تهییه کنم ترک...

ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 97 تاريخ : جمعه 14 بهمن 1401 ساعت: 7:33

قبل ترها، خیلی قبل تر یکبار به استادم گفتم فضای اطرافم یه جوریه انگار که توی یک قفس شیشه ایی محبوسم و چون نمببینم که کجاست نمیتونم بشکنمش...

الان دیگه اون قفس شیشه ایی اجباری نیست، محفظه ایی هست که خودم به ضرورت دورم ساختم. فقط نمیدونم این ضرورت واقعیه یا کاذب..

کی باشه که بفهمم؟! ....

چقدر ادغام مادیت و معنویت عجیبه...

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 92 تاريخ : جمعه 14 بهمن 1401 ساعت: 7:33

یک قسمت اخلاقی هم درون آدم هست که وقتی عیب و ایرادی در کسی میبینه عین گرگ خره میکشه و بخار گرم و مبالغی بزاق لذت از دهنش خارج میشه.

با خودش میگه هووووم اینم که خرابی داشت، یوهاهاهاها من چقدر خووووبم

خیلی اخلاقیه این قسمت! 

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 90 تاريخ : جمعه 14 بهمن 1401 ساعت: 7:33

با هر بار اعلان اخبار و شبکه های مختلف تلویزیون پیرامون کم کردن درجه بخاری و صرفه جویی در مصرف، خانم والده یک درجه از شعله ی بخاری میکاهد. با غصه فراوان و نگرانی در چهره اش به سمت بخاری میرود، بعد هم با نگاه گلایه آمیز خطاب به ما : رعایت کنید! مردم در سختی اند! به گمانم شعله ی بخاری خانه در فصل پاییز بیش از درجه فعلی بود. کافی است چند اعلان دیگر به گوش ایشان برسد تا به جای بخاری چند شمع در اقصی نقاط خانه برافروزند. ما هم بخاطر آن حس رضایت در چهره و آرامش وجدان خانم والده که فکر میکنند با هر چه کم کردن شعله بخاری خویش، چراغی در خانه ی غیر روشن میکنند چیزی نمیگوییم و یک لایه ژاکت اضافه میکنیم.  اوضاع طوری شده که دمای بیرون خانه از نظر اهل منزل بسی گرمتر از اندرون است. عاجزانه از مسئولین استدعا داریم که اعلان و هشدار را هم به صورت هوشمند مدیریت کنند. مثلا در خانه همسایه که در فصل زمستان با پیراهن ساحلی تردد میکنند روزی پنج اعلان پخش شود، در خانه ما که اهل منزلی نیست و چند گوله پتوی متحرک این سو و آنسو میروند نهایتا دوبار در ماه اعلان روی آنتن برود... با تشکرات قبلی. ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 106 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 21:36

جوان خانواده الف ۳۵ ساله، پدر سه فرزند چند هفته پیش مفقود میگردد. خانواده به توصیه اطرافیان پی جوانشان را نمیگیرند چون فکر میکنند بخاطر ترانه ایی که برای مهسا امینی خوانده و در اینستا منتشر دولت دستگیرش کرده و اگر پیگیر شوند و سر و صدایی شود دولت لج میکند و برای فرزندشان عواقب سختی دارد. ......... یک هفته ایی میگذرد. در ایست بازرسی پلیس خودرویی را متوقف میکند و طلب مدارک از صاحب خودرو. عکس مدارک با چهره راننده تطابق ندارد. راننده بازداشت میشود. بعد از استعلام مشخصات ماشین و پیگیری با خانواده جوان ۳۵ ساله تماس گرفته میشود و راننده تحت فشار برای توضیح پیرامون خودرو اعتراف میکند که رفیقش صاحب ماشین( همان جوان ۳۵ ساله) را به ضرب گلوله کشته چرا که حاضر نبود خودرواش را به او بدهد. پلیس را به محل جنازه سوخته مقتول میبرد و کم کم ابعاد قضیه مشخص میشود. ............................ با پخش شدن حقیقت بین طوایف دو خانواده، خانواده مقتول با هر آنچه در دست دارند به خانه های خانواده قاتل هجوم میبرند. گرچه خانواده قاتل از قبل خانه هایشان را از ترس جان به مقصد نامعلومی ترک کرده بودند... دو خانواده در هم ریخته و متلاشی بخاطر اعتیاد و میل به سرقت یک نفر... ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 100 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 21:36

بیمار معلول ذهنی ۳۰-۴۰ ساله، کل جلسه درمانی امروز رو با خنده های گاه و بیگاه روی سرش گذاشته بود.

آخرش پرسیدم رضا چرا امروز اینقدر میخندی؟

رضا: چون امروز آخرین روز زندگیمه  هیع هیع هیع..

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 88 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 21:36